یکی از مبانی اقتصاد اسلامی مبارزه با پدیده رشوه است. در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدت محکوم و مستحق آتش معرفی شده و پولی که از این راه تحصیل می شود حرام و نارواست. یكى از بلاهاى بزرگى كه از قدیم ترین زمانها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر ادامه دارد، بلاى رشوه خوارى است كه یكى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست و سبب مى شود قوانین كه قاعدتا باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد به سود مظالم طبقات نیرومند كه باید قانون آنها را محدود كند به كار بیفتد. زیرا زورمندان و اقویا، همواره قادرند كه با نیروى خود، از منافع خویش دفاع كنند، و این ضعفا هستند كه باید منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود، بدیهى است اگر باب رشوه گشوده شود قوانین درست نتیجه معكوس خواهد داد، زیرا اقویا هستند كه قدرت بر پرداختن رشوه دارند و در نتیجه قوانین بازیچه تازه اى در دست آنها براى ادامه ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد.
به همین دلیل در هر اجتماعى، رشوه نفوذ كند، شیرازه زندگى آنها از هم مى پاشد و ظلم و فساد و بى عدالتى و تبعیض در همه سازمانهاى آنها نفوذ مى كند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند به همین جهت در اسلام مساله رشوه خوارى با شدت هر چه تمامتر مورد تقبیح قرار گرفته و محكوم شده است و یكى از گناهان كبیره محسوب مى شود. ولى قابل توجه این است كه زشتى رشوه سبب مى شود كه این هدف شوم در لابلاى عبارات و عناوین فریبنده دیگر انجام گیرد و رشوه خوار و رشوه دهنده از نامهایى مانند هدیه، تعارف، حق و حساب، حق الزحمه و انعام استفاده كنند ولى روشن است این تغییر نامها به هیچ وجه تغییرى در ماهیت آن نمى دهد و در هر صورت پولى كه از این طریق گرفته مى شود حرام و نامشروع است.
در نهج البلاغه در داستان هدیه آوردن" اشعث بن قیس" مى خوانیم كه او براى پیروزى بر طرف دعواى خود در محكمه عدل على (ع) متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفى پر از حلواى لذیذ به در خانه على (ع) آورد و نام آن را هدیه گذاشت على (ع) بر آشفت و فرمود: «هبلتك الهبول اعن دین اللَّه اتیتنى لتخدعنى؟ ... و اللَّه لو اعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاكها على ان اعصى اللَّه فى نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلته و ان دنیاكم عندى لاهون من ورقة فى فم جرادة تقضمها ما لعلى و لنعیم یفنى و لذة لاتبقى »؛ سوگواران بر عزایت اشك بریزند، آیا با این عنوان آمده اى كه مرا فریب دهى و از آیین حق باز دارى؟ ... به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاى آنها است به من دهند كه پوست جوى را از دهان مورچه اى به ظلم بگیرم هرگز نخواهم كرد، دنیاى شما از برگ جویده اى در دهان ملخ براى من كم ارزش تر است على را با نعمتهاى فانى و لذتهاى زودگذر چه كار؟ ... «نهج البلاغه، خطبه 224».
اسلام رشوه را در هر شكل و قیافه اى محكوم كرده است، در تاریخ زندگى پیغمبر اكرم (ص) مى خوانیم كه: به او خبر دادند یكى از فرماندارانش رشوه اى در شكل هدیه پذیرفته، حضرت بر آشفت و به او فرمود: «كیف تاخذ ما لیس لك بحق ؟!»؛ چرا آنچه حق تو نیست مى گیرى؟ او در پاسخ با معذرت خواهى گفت: «لقد كانت هدیة یا رسول اللَّه »؛ آنچه گرفتم هدیه بود اى پیامبر خدا. پیامبر (ص) فرمود: «ا رأیت لو قعد احدكم فى داره و لم نوله عملا ا كان الناس یهدونه شیئا؟»؛ اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلى نباشید آیا مردم به شما هدیه اى مى دهند؟ سپس دستور داد هدیه را گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وى را از كار بركنار كرد «الامام على (ع) جلد اول صفحه 155- 156».
اسلام حتى براى اینكه قاضى گرفتار رشوه هاى مخفى و ناپیدا نشود، دستور مى دهد قاضى نباید شخصا به بازار برود مبادا تخفیف قیمتها بطور ناخودآگاه روى قاضى اثر بگذارد و در قضاوت جانبدارى تخفیف دهنده را كند، چه خوب است مسلمانان از كتاب آسمانى خود الهام بگیرند و همه چیز خود را در پاى بت رشوه خوارى قربانى نكنند.
مساله رشوه در اسلام به قدرى مهم است كه امام صادق (ع) درباره آن مى فرماید: «و اما الرشا فى الحكم فهو الكفر باللَّه العظیم »؛ اما رشوه در قضاوت، كفر به خداوند بزرگ است «وسائل الشیعه، جلد 12 حدیث 2 باب 5 من ابواب ما یكتسب به»
و در حدیث معروفى كه از رسول خدا نقل شده چنین مى خوانیم: «لعن اللَّه الراشى و المرتشى و الماشى بینهما»؛ خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن كس را كه واسطه میان آن دو است از رحمت خود دور گرداند. «بحار الانوار، جلد 101 صفحه 274 حدیث 11 (باب الرشا فى الحكم)».
نظرات شما عزیزان:
نوشته: مرتضی در: یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, |
|